۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

22 خرداد، فرصتی که نباید از دست داد

لینک اصلی مطلب

سال گذشته را می‌توان دشواترین سال برای حاکمیت، پرهزینه ترین سال برای اپوزیسیون و بطور کلی نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی تا کنون بر شمرد. بسیاری از ما، روزهای قبل از انتخابات را بخوبی بیاد داریم. چه کسانی که در ستاد انتخاباتی کاندیداها فعالیت می‌کردند و چه سایرین، همگی فضای بی‌نظیر و آزاد پیش از انتخابات را اقرار می‌کنند. آن روزها، این سوال را همه جا با خود می‌بردیم و تا روز انتخابات هم به جواب نرسیدیم که حاکمیت، چگونه اینچنین فضایی را در اختیار مردم گذارده است! فضایی که هیچ گونه قرابت با گذشته جمهوری اسلامی نداشت.

ما هم از خوش باوری، با دوستان وعده کردیم که این‌بار همه تا صبح بیدار بمانیم! شاید بتوانیم با این کار، خواب را بر چشم متقلبان حرام کنیم. غافل بودیم! ندانستیم زمانی که در آن فضای باز، ما مشغول گفت و شنود و کنش و واکنش سیاسی بودیم، آنها در سرنوشت مردم دست می‌بردند. ندانستیم آرای مردم پیش از آنکه انتظار می‌رفت، مهندسی شده و کودتایی بی‌سابقه در شرف شکل گیری‌ست. ندانستیم این‌بار کودتاچیان نیز تغییر تاکتیک داده و سرنوشتمان را در دل شبهای شوم گذشته رقم زده‌اند. آن شب ما همه بیدار بودیم، آنها اما در خواب ناز و در رویای سرخ خود، به ما پوزخند می‌زدند!

اما درود بر مردم راد و آزاده ایران. از همان ابتدای روز پس از کودتا، مردم رویای پوشالی کودتاچیان را درهم شکستند! ایرانیان ثابت کردند روزگاری نو را پایه می‌گذارند که دیگر همچون گذشته، پاسخ ظلم و جنایت را با سکوت توام با سرخوردگی و خانه‌نشینی نخواهند داد. مردم اثبات کردند حاضرند در راه آرمانها، عقاید و حقوق‌شان، از جان خود هم گذرکنند. روزهای نخستین، اعتراض‌ها، به جهت بازپس گیری آرای معترضین بود اما، از آنجایی حاکمیت داشته‌های دیگری را در این دوران از معترضین سلب نمود، خواسته‌ها و علت اعتراض‌ها، به سمت جدی‌تر و پایه‌ای‌تر شدن پیش رفت.

در این میان، دو کاندیدای معترض به نتایج انتخابات نیز، با حضور در کنار مردم، رفته رفته جایگاه خود را بعنوان تنها رهبران جنبش، به همگان شناسانده و در رویارویی با مشکلات، سربلند از موانع گذشتند. مردم همواره آنها را بخاطر ازجان گذشتگی‌ها ستودند و بارها در جریان حملات مستقیم و غیرمستقیم، حمایت همه جانبه خود از رهبرانشان را همچون تیری به چشمان کودتاچیان فرود آوردند. از این نمونه حمایت‌ها می‌توان به کمپین محافظان کروبی و موسوی اشاره کرد.

اما این حمایت‌ها به چه علت و تا کجاست؟ آیا در جنبش سبز هم، رهبر و رهبری، همچون رهبریت در حاکمیت ایران، دارای قداست و جایگاهی غیر قابل تغییر است؟! اینطور به نظر نمی‌رسد. به عقیده بنده، اگر جنبش سبز هم به رهبریت، آنگونه جایگاه ببخشد که کوتاچیان می‌کنند، حتی در صورت پیروزی جنبش، هیچ اتفاق میمونی در این کشور نخواهد افتاد! واقعیت نیز همینطور می‌نماید. غالب افراد سبزاندیش، از اقتدارگرایی بدورند و حکومتی دموکرات را مطالبه می‌کنند. در یک حکومت دموکرات هم همه‌کس و همه‌چیز قابل نقد و حتی قابل گذر کردن‌اند.

از آقایان کروبی و موسوی می‌پرسم، حقیقتاً نظام برایتان ارجح است یا مردم؟! این مساله قابل تصور است که در شرایط فعلی و پس از تصویب قطعنامه 1929، با تمام فشارهای خارجی که بر گرده نظام سنگینی می‌کند، شما نخواهید فشار داخلی نیز برآن افزوده شود! البته از صمیم قلب آرزومندم علت بیانیه اخیر رهبران جنبش سبز، علتی غیر از این باشد. آقایان موسوی و کروبی در بیانیه عقب نشینی خود، پیشنهادهایی طرح کردند که من هم همچون هزاران، از آن استقبال می‌کنم. ایشان فرمودند ابتکار عمل را در دست بگیرید و خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلی کنید. بنده هم به نوبه خود، نظرم را عرض نمودم و امیدوارم از عهده وظیفه خویش برآمده باشم.

22 خرداد، فرصتی کم نظیر است که در صورت از دست رفتنش، بسیار سخت خواهد بود که بزودی، جایگزینی برای آن یافت شود. من از همه آنها که توان برخاستن دارند، تقاضا می‌کنم در حرکتی آرام، در همان سکوت نجیبانه خود، به اعتراض قانون و مسالمت آمیز خود ادامه دهند. رهبران جنبش هم باید بدانند این جایگاه دائمی و غیرقابل تغییر نیست و اگر کلامشان از مردم فاصله گیرد، خدای ناکرده، ممکن است رهبری جنبش به دست کسانی بیافتد که در خارج از مرزها، با خیالی آسوده و بی‌خبر از همه سختی‌ها، برای مردم نسخه می‌پیچند.

انتظار چنین حرکتی از مردم ایران، دور از واقعیت نیست. کسی که برای عقاید خود، حتی از جان نیز می‌گذرد، از یک رهبر هم گذر خواهد کرد. نمی‌توان انتظار داشت مردم براحتی همه آن کشتار، شکنجه، تجاوز و . . . را فراموش کنند. نمی‌توان انتظار داشت، مادران عزادار، در قبال غم جانکاه فرزندانشان، بی‌اعتنا در خانه بنشینند. حقیقتاً زنان اثبات ایستادگی و دوام جنبش سبز هستند و این نتنها شایسته فراموش شدن نیست، بلکه تحرکی برای پاسداشت می‌طلبد.

حجت نظری 21/3/1389

لینک مطلب در سایت سحام نیوز
لینک مطلب در سایت امروز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر